جدول جو
جدول جو

معنی پنبه دوخ - جستجوی لغت در جدول جو

پنبه دوخ
(پَمْ بَ / بِ یِ)
لوئی: و دیوار خانه بگل پاکیزه اندوده باشند و اگر بعوض کاه اندر آن گل، پنبۀ دوخ کرده باشند سخت نیک باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
پنبه دوخ
لوئی پنبه بردی قنصف
تصویری از پنبه دوخ
تصویر پنبه دوخ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنبه وز
تصویر پنبه وز
پنبه زن، آنکه پنبه را با کمان می زند تا از هم باز شود، ندّاف، حلّاج، پنبه بز، الباد
فرهنگ فارسی عمید
(پَمْ بَ / بِ دَ هََ)
پنبه دهان. کنایه از کم گو و کم سخن. (غیاث اللغات) :
پنبه دهنا کدام روئی
سوزن پلکا کدام سوئی ؟
امیرخسرو (از آنندراج).
از دو بیت شاهد پنبه دهان و پنبه دهن معنی مفهوم نمیشود، محتاج تأیید است
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ / بِ)
طرز دوختن جامه ای که حشو پنبه دارد
لغت نامه دهخدا
(اَ را)
پنبه زن. پنبه بز. حلاّج. نداف. (برهان قاطع) :
سر انا الحق نبود در سر هر پنبه وز
لایق حلاج بود مرتبۀ دار عشق.
نزاری قهستانی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَدد)
بمعنی کهنه دوز است یعنی کسی که پارچۀ کهنه و خرقه و امثال آن دوزد. (از صراح اللغات) (از غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(اَ خا)
که حشو از پنبه دارد. صاحب حشو از پنبه: قباء پنبه دار. تنبان پنبه دار.
- پنبه داردوزی، دوختن پنبه بحشو لباس و مانند آن.
- پنبه دار کردن، پنبه گذاشتن، نهادن پنبه بحشو لباس و مانند آن
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ / بِ)
سبدی که زنان ریسنده دارند پنبه را
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنبه وز
تصویر پنبه وز
پنبه زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دار
تصویر پنبه دار
آنچه آگندگی از پنبه دارد که حشو از پنبه دارد: (قبای پنبه دار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دان
تصویر پنبه دان
سبدی که زنان ریسنده پنبه را در آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دوزی
تصویر پنبه دوزی
طرز دوختن جامه ای که حشو پنبه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دهن
تصویر پنبه دهن
کم گوی کم سخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه دوز
تصویر پنبه دوز
کسی که پارچه کهنه و خرقه و امثال آن دوزد کهنه دوز
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی سبزی خودروی صحرایی
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب پنبه، از ادوات ریسندگی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی